خسته
شکوه می کردم
با تمامی نفرتم – مهرم
از تو ، از ياد بود کهنهء تو
ای قفس ، ای حدود ، ای گرداب .
با از دريا سخن گويم
از کشاکش های ساحل – آب
از سرود خستهء امواج
از سکون – مرداب .
با تمامی نفرتم – مهرم
از تو ، از ياد بود کهنهء تو
ای قفس ، ای حدود ، ای گرداب .
با از دريا سخن گويم
از کشاکش های ساحل – آب
از سرود خستهء امواج
از سکون – مرداب .
#فريدون ايل بيگي
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم اسفند ۱۳۹۷ ساعت 12:24 توسط dev
|