عطر تو

گاه می خواهم فرار کنم

از تو، از خودم

اما به کجا؟

هوا هم بوی تو را می‌دهد

یک، دو، سه...

نفس را در سینه حبس می‌کنم

چشمانم را می‌بندم

پلک هایم را محکم می‌فشارم

تصویر تو لحظه به لحظه پررنگ‌تر می‌شود

بوی تو در سرم می‌پیچد

مست می‌شوم

دستانم را به زاویه نود از بدنم باز می‌کنم

می‌چرخم، می‌چرخم، می‌چرخم

بر مدار زمین برخلاف عقربه‌های ساعت

مست می‌شوم... گیج می‌خورم

انگار نفس را با تو یکجا بلعیده‌ام

یک، دو،‌ سه...

آه می‌کشم

معلق می‌شود یادت...

و عطرت یکجا در هوا مست می‌شود

 

"منبع: اینترنت"

دوستت دارم

هر غروب در افق پدیدار می‌شوی
در دورترین فاصله‌ها
آنجا که آسمان و زمین به هم می‌رسند،
من نامت را فریاد می‌زنم
و آهسته می‌گویم: “دوستت دارم
اما واژه هایم در هیاهو گم می‌شود
و صدایم به تو نمی‌رسد

 

نگاهت می‌کنم
می‌خواهم چشمانم به تو بگویند “دوستت دارم
اما نگاهم در غبار گم می‌شود
و هرگز به تو نمی‌رسد.

 

* * *

 

بر مدار هلالی افق گام بر می‌داری
سرعت گام هایت با ضربان قلبم یکسان است
آن گاه که هلال افق به بلندا می‌رود
گام هایت ، ضربان قلبم را آهسته‌تر می‌نوازند
و آنگاه که به سراشیب افق می‌رسی
ضربان قلبم تندتر می‌شود

 

و از فراز و نشیب ضربان قلبم
واژه ها زمزمه می‌کنند:دوستت دارم

 

* * *
دوستت دارم
این ندای یک قلب است
چه اهمیتی دارد که صدایم به تو نمی‌رسد
و نگاهم در غبار گم می‌شود.

 

دوستت دارم
این ندای یک قلب است
قلبت ندای قلبم را می‌شنود
چرا که فاصله‌ای بین قلبها نیست

 

 

منبع

 

---------------

 

دانلود ترانه زیبای از اینجا AmiTiRata

 

نمیدونم که خواننده اش کیه و به چه زبانیه اما زیباست.

 

 

 

وقتي تو نيستي

وقـتـی تـو نـیسـتی
خـدا را صـدا می زنـم
وقـتـی خـدا نـیست
تـو را .....

تـو شبـیه خـدا شـده ای
یا خـدا شبـیه تـوست ؟!

 

هرچه بيشتر دنبالت ميگردم ...

میگفتی: دنیا کوچک است
تا آنجا که
شمال و جنوب لای ِ انگشتانت محو می شوند !! ...
و خورشید میتواند
از چشمی طلوع کند و درچشم ِ دیگرت غروب !! ...
آن قدر کوچک (!)
که بزرگ ترین سیاره در فنجانت بنشیند ُ
هزار نسل ِ بعد ِ خویش را
به استقبال و بدرقه در آغوش بفشاری !! ...
آن قدر کوچک (!)
که میان ِ دو استکان
به دورترین نقطه ی زمین سفر کنی ُ
چایت را داغ بنوشی !! ...
می گویم: دنیا چقدر بزرگ است !! ...
چقدر بزرگ (!)
که حتی در اتاق ِ مطالعه ام
هرچه بیشتر دنبالت می گردم
بیشتر پیدایت نمی کنم ...

 

منبع: اینترنت

تو را دوست دارم

تو را دوست دارم
چون نان و نمک
چون لبان گر گرفته از تب
که نیمه شبان در التهاب قطره ای آب
بر شیر آبی بچسبد!
تو را دوست دارم
چون دقایق شک ّ
انتظار و دل واپسی
هنگام گشودن بسته ای بزرگ
که از درون آن بی خبری!
تو را دوست دارم
چون اولین سفر با هواپیما
بر فراز اقیانوس
چون هیاهوی درونم
لرزش دل و دستم
در آستانه دیداری در استانبول!
تو را دوست دارم چون گفتن: "شکر خدا زنده‌ام"

"ناظم حکمت"

--------------------------------------------------------------

 

دفتر عشق:

در منزل وصل توشه‌ای نیست مرا / وز خرمن عشق خوشه‌ای نیست مرا

گر بگریزم ز صحبت نااهلان / کمتر باشد که گوشه‌ای نیست مرا

"سنایی"

--------------------

پ.ن: گاهی از یک شعر ترجمه های مختلفی وجود دارد که هر کدام شیرینی، نقاط قوت و یا ضعف خودش را دارد. این شعر تلفیقی بود از ترجمه آقای احمد پوری و یک ترجمه دیگر که من در دست داشتم.