بگذار به همه زبان هایی که می دانی و نمی دانی بگویم
که تو را دوست دارم

تو را دوست دارم
چه گونه می خواهی ثابت کنم که حضورت در جهان 
چون حضور آب هاست
چون حضور درخت،
و تویی گل آفتابگردان...
و باغی نخل...

هیچ از ذهنم نمی گذرد
که در برابر عشق تو مقاومت پیشه کنم، یا بر آن طغیان کنم
که من و تمامی اشعارم
اندکی از ساخته های دستان توایم.
همه شگفتی این است
که دختران از هر سو مرا احاطه کرده اند
و کسی جز تو نمی بینم...